بارادباراد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

باراد مامان

15 ماهگی

1393/4/16 15:56
نویسنده : مهسا کاظمی
202 بازدید
اشتراک گذاری

باراد قشنگم،

حالا 15 ماهه شدی، از روز تولدت مثل برق و باد گذشت، دلم برای وقتی که توی شکمم بودی، 3ماهه بودی، 6ماهه بودی، دندون در میاوردی و... تنگ میشه. به خاطر اینکه سرکار میام ساعتهایی رو تو روز کنارت نیستم، شاید اوایل برام سخت بود ولی الان برام غیر قابل تحمله که کنارت نباشم . برای باتو بودن وقت کم دارم. برای همین ساعاتهایی رو که کنارم هستی از تمام انرژیم استفاده میکنم تا با عشق باهات بازی کنم، یادت بدم، ازت یادبگیرم، بهت رسیدگی کنم، ازت انرژی بگیرم.

مامانی، اینو بدون که تمام لحظه های من و بابا مری به تو بسته است. و وقتی که کار بدی میکنی و دعوات میکنیم و تو در جواب میخندی، ما هم از ته دل ذوق میکنیم که میخوای خودت رو تو دلمون بیشتر جا کنیمحبتمحبتمحبت

دیگه تقریباً تمام رفتار آدمها رو میفهمی، فرق بین شادی و غم مامان، کار بد و خوب، لجبازی، درد، بازی، پارک، همه چیزو تشخیص میدی و دوست داری در جواب کار خوبت تشویق بشی.تشویق

صدای همه خیلی از حیوونا رو یاد گرفتی.وقتی بهت یه چیزی میگم صداشو در میاری:

چکش میگه: تتق تق

ساعت میگه: تی تیک تیک

صدای طبل و شیپور: بوم بوم

و...

عزیزم امیدوارم همه چیز برات خوب پیش بره و تو مهد بهت خوش بگذره.

 

پسندها (5)

نظرات (0)