هورااااعمه مینا هم اومد کرج
پسر گلم،
یه خبر خوب ترنم هم اومد کرج عمه مینا و عمو سعید و ترنم هم بعد از اینکه ما کوچ کردیم کرج واسه زندگی اومدن کرج و دوباره مثل سالهای گذشته باهم همسایه شدیم
خیلی خوب شد. همه خدا رو شکر از این بابت راضی و خوشحالن.در درجه اول خودشون چون هوای پاک تر و خونه بزرگتری دارن و با نزدیکی به مامان مریم خیلی زندگی راحت تر میشه واسشون.
مامان و بابا هم خیلی خوشحالن چون بهترین دوستاشون عمه مینا و عمو سعید هستن
مامان مریم و بابا اسی هم خیلی خیلی خوشحالن چون بچه ها و نوه ها در واقع همه خانواده نزدیک هم شدن و دور هم ان. اینجوری خیلی بهتره
برنامه ریزی کردیم با عمه مینا و عمو سعید و ترنم خانوم شبا میریم پارک بنفشه پیاده روی.از همه بیشتر به شما دو تا فینگیل خوش میگذره چون از اول تا وقتی بخوایم بریم دارین تو پارک بازی میکنین. امیدوارم هر دوتون همیشه سالم و شاد باشین عشقای من
تو این مدت حرف زدنت رو به پیشرفت بوده تقریبا همه کلمات رو یاد گرفتی و هرچی من میگم تکرار میکنی
جدیدا عاشق آب بازی شدی بعضی وقتا ساعت ها تو بالکن، تو حموم، تو حیاط مادلون(مادرجون) ،تو حیاط مامان مریم داری آب بازی میکنی
کلا خیلی آب بازی دوست داری و اگه جایی شلنگ یا شیر آب ببینی از خود بی خود میشی
اینم یه چند تا عکس همینجوری